دو روز از صبح رفتیم دانشگاه ، امروز یه کلاس 8 تا 10 داشتیم زورم اومد برم! نرفتم و از عذاب وجدان رها نمیشم

جا افتادگی دلچسبی رو حس میکنم تو دانشگاه . نه کسی آید به برم، نه ز کس باشد خبرم ! با همه و بی همه ام! تو دنیای خودم مشغولم و وقتی برای بقیه نذاشتم . خوب کردم والا ان شاءالله پایان ترم 4دیگه خرد و رکب خورده نیستم

آرشیو وبلاگ رو میخوندم . قلمم چه ضعیف شده تازگیا خجالت کشیدم .


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها