خب بریم که داشته باشیم برشی از کتاب Inter personal problems . فقط اینو بگم که این چیزی که نوشتم برگردان خودم از زبان اصلیه چون کتاب ترجمه شده این قسمتها رو کلا حذف کرده! 

اتفاق شایعی که برای افراد درون گرا میفته ،تنهایی تدافعی یا خودخواسته اس. فرد میترسه از درگیر شدن با احساسات و روابط . دائما هم برای توجیه و سرکوب نیازهاش میگه من تنهاییم رو دوست دارم. تنهایی انتخاب منه ، چه بهتر که درگیر کسی نیستم و . ولی تا زمانی که دوست داشته نشی ،دوست داشتن رو یاد نمیگیری و بالعکس. بحث این نیست که هر کسی که شد رو همدم بدونی یا از ترس تنها موندن به هر کسی رو بدی. ولی دریچه ها رو باز بذار. حالت تدافعی به خودت نگیر .همه روابط ما قرار نیست به جای خاصی برسن! اصلا اشکال نداره، بذار گزیده بشی، بذار باورهات درمورد رابطه ها به چالش کشیده بشه نهایتا واکسینه میشی برای روابط جدی تر و ریشه دارتر.کمال طلبی تهش میکشونتت به انزوا.باید حواس مون باشه جنس تنهایی ها مثل هم نیستن. گاهی تنهایی خیلی خوبه برای خودسازی و رفع نقص ها . ولی همین خودسازی و متوجه شدن عیبها توی برخورد و روابط مشخص میشن  !برای این که هوشمندانه تر این دریچه هات رو باز کنی، خوبه که انواع و ابعاد روابط رو توی این چارچوب شماتیکی که در ادامه آورده شده بررسی کنیم .

طبق یه تعریف ساده ، روابط ما با آدمها مثل لایه های یه پیازه .

لایه ی اول ،وسیع و احتمالا نازکه . اینجوریه که مثلا شما همسایه تون رو، همکار دو اتاق اون ورترتون رو ،هم رشته ای یا هم دانشگاهی تون رو و . میبیننید ،سلام هم دیگه رو علیک میگید و . . تعداد این افراد زیاد ، جنس سطحی و گذرایی دارند .

لایه دوم یه کم جمع و جورتره و ضخامتش بیشتره .مثلا هم کلاسی تون کنارتون میشینه،  از این ور و اون ور تعریف میکنید و بعد هم پا میشین میرین . 

لایه ی سوم، عمیق تر از لایه دوم . مثلا هم اتاقی تون، یا هر کسی که در طول روز مدت زمان زیادی رو باهاش هستین اما انقدر هم صمیمی و مطمئن نیستید نسبت بهش . استراتژی توی این روابط اینه که بسیار محتاط باشید و بی توقع !

لایه ی چهارم . این جور روابط ممکنه برای همه افراد ایجاد نشه همون جور که بعضی پیازا وسطشون پوکه . این جنس رابطه اینجوریه که شما از گفتن رازهاتون به طرف مقابل ابا ندارید. حتی ممکنه طرف مقابل شما رو از خودتون بیشتر بشناسه و درک کنه. کسی که از بودن خود واقعی تون جلو روش، واهمه نداشته باشید. تعداد افراد این لایه بسیار اندکه ،ایجاد شدن چنین عاطفه عمیقی زمان بره. معمولا افراد با همسرشون با گذشت زمان اینطور میشن . بعضی وقتها پدر و مادر و البته که رفیق های خاص !

روابط لایه اول و دوم معمولا امن هستند و تکلیف شون هم مشخصه. ریسکی ترین و خطرناک ترین لایه ،لایه سومه . چون خیلیا اشتباهی میگیرنش با لایه چهارم و افتراقش نمیدن. انواع سوتفاهم ها ،درگیری ها و . مربوط به این طبقه اس .جالبه بدونین احتمال میل کردن رابطه نوع دوم به سمت نوع چهارم خیلی بیشتره تا سوم به چهارم ! نوع سوم رو یه جورایی روابط منفعتی میگن . طرف با شما دوست میشه که تنهایی و ضعف هاش رو پر کنید .حتی اگر ازدواجی و رابطه بین دو جنس مخالف این باشه که ضعف و حس کمبود رو جبران کنه ،ازدواج موفقی نخواهد بود . تا زمانی که به صلح با خودتون نرسید ، از بودن خودتون با خودتون لذت نبرید منتظر باشید کسی بیاد به شما ارزش بده و حالتون رو خوب کنه، انتخاب درستی نخواهید کرد . روابط و ازدواج ها اساسا برپایه نیاز و فطرت دوست داشته شدن انسان شکل میگیره. ولی خیلی مهمه که بتونین مرز بین پیوند یک دله و یار شدن رو با روابط منفعتی رهایی از تنهایی و . رو تشخیص بدین :)


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها