آرشیو وبلاگ رو نگاه میکردم. این دفتر همیشه پذیرای من. گوشی که همیشه شنوا بوده برای نگرانی هام و دغدغه هام، چشمی که همراه خوشحالی هام ذوق کرده برام :)
چندین بار خواستم از بین ببرمش، از این که کسی به دنیای وبلگها سر نمیزنه، کسی حوصله ی خوندن آدمها رو نداره. اما تک تک مخاطبای دیده و ندیده ام جلوی چشمم اومده ان و دلگرم شده ام.
خودم رو میبینم لا به لای صفحاتش، دخترک ترم اولی که مدام درگیر چلنج بوده برای بهتر و بهتر شدن. جالبه! بعضی مطالب رو که میخونم، فکر نمیکنم که به روز خودم نوشتم شون همین قدر تغییر!
همچنان شنل super man [girl?! ] ام روی دوشمه، همچنان میجنگم، برای تغییر عادت های غلط و جایگزینیشون با عادتهای خوب. میجنگم برای ساختن ورژنهای بهتر و بهتر. اگه چیزی وجود نداره میسازم و اگه چیزی درست نیست، نیزه به دست میرم بالاسرش!
میتونید همراهم باشید، روزمره هام رو بخونید و هم سفرم باشید تو این راه تغییر
درباره این سایت